گور بابای چرچيل
DOWNLOAD CITY
شهر دانلود
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 19:57 :: نويسنده : رضا محمد زاده

 چرچيل روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر بی بی سی برای مصاحبه می‌رفت. 
هنگامی که به آن جا رسيد به راننده گفت
“آقا لطفاً نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.” 
راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سريعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچيل را 
از راديو گوش دهم” 
چرچيل از علاقه‌ی اين فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد
و يک اسکناس ده پوندی به او داد. 
راننده با ديدن اسکناس گفت:
“گور بابای چرچيل! اگر بخواهيد، تا فردا هم اين‌جا منتظر می‌مانم”



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها